نقد سریال ونزدی “فصل دوم”

زمان مطالعه: 5 دقیقه
ونزدی

فصل دوم سریال Wednesday با بازه‌ای تقریباً سه‌ساله پس از خاتمه فصل اول منتشر شد و بار دیگر نگاهی مرده‌پرستانه، گیج‌کننده و طعنه‌آمیز به دنیای شخصیتی همچون ونزدی ارائه کرد. اکنون او در محیط آکادمی Nevermore حضور دارد، اما به‌جای درگیر قواعد مدرسه، در مسیر داستانی تاریک‌تر و غنی‌تر قدم می‌گذارد تا هویتی مستقل‌تر و ژرف‌تر برای خود بسازد .

فصل دوم: تحولات، چالش‌ها و کلیت داستان

انتشار و ساختار

بخش نخست فصل دوم (چهار قسمت اول) در تاریخ ۶ اوت ۲۰۲۵ منتشر شد و بخش دوم، شامل چهار قسمت پایانی، قرار است در ۳ سپتامبر ۲۰۲۵ پخش شود.

ویژگی‌های فصل دوم

  1. عمیق‌تر شدن جنبه‌های روان‌شناختی و روان‌پریشی: ونزدی اکنون با توهمات مرموزی مانند اشک‌های سیاه دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ نشانه‌ای از تلاش برای کنترل یا درک قدرت‌های روانی‌اش .
  2. حضور گسترده‌تر اعضای خانواده آدامز: پدر، مادر، پسر کوچک و حتی مادربزرگ بیشتر از قبل در خط داستان حضور دارند و تعامل مستقیم با ونزدی و دنیای Nevermore دارند.
  3. افزایش عناصر ترسناک و مرموز: داستان گرفتار قاتل کلاغ‌محور، پیش‌بینی مرگ انید، و معماهای پزشکی در بیمارستان روانی از خط اصلی روایت اند.
  4. بازخورد مثبت و نقدهای متوازن: امتیاز اولیه Rotten Tomatoes برای فصل دوم برابر ۸۱٪ است که نسبت به ۷۳٪ فصل اول بهبود یافته. با این حال برخی نقدها به روایت پیچیده و زیاد بودن شخصیت‌ها اشاره کرده‌اند .
ونزدی

بازیگری: درخشش جنا اورتگا در نقش ونزدی

بدون شک بزرگ‌ترین نقطه قوت سریال، بازی چشمگیر جنا اورتگا در نقش ونزدی است. او موفق شده شخصیتی بسازد که هم به نسخه‌های کلاسیک ونزدی وفادار است و هم با لحن و نگاه جدیدی به آن روح می‌بخشد. او بدون لبخند، با دیالوگ‌های سرد و نگاه‌های بی‌احساس، شخصیتی خلق می‌کند که در عین ترسناک بودن، دوست‌داشتنی است.

کاترین زتا جونز در نقش مورتیشیا آدامز و لوئیس گازمن در نقش گومز نیز، هرچند حضور کوتاهی دارند، اما ترکیب خوبی از طنز، عشق و غرابت به خانواده آدامز می‌بخشند. اما مایرز در نقش انید (هم‌اتاقی ونزدی) نیز به‌عنوان نقطه مقابل رنگارنگ و پرانرژی ونزدی، تعامل جالبی با او دارد و دوگانگی تاریکی/روشنایی در شخصیت‌ها را به خوبی نمایش می‌دهد.

سبک بصری و کارگردانی: امضای تیم برتون

وقتی نام تیم برتون به عنوان کارگردان روی یک پروژه باشد، می‌توان انتظار سبک خاصی از فضاسازی، طراحی صحنه و دنیایی گوتیک را داشت. در سریال Wednesday، برتون دنیایی خلق کرده که هم عجیب است و هم جذاب. رنگ‌های تیره، طراحی‌های هنری، لباس‌ها، نمادهای مدرسه، جنگل‌های مرموز و نورپردازی کم‌رمق، همگی در خدمت القای حس رازآلودگی هستند.

این سبک بصری کمک کرده تا بیننده حس کند در دنیایی فراتر از واقعیت قرار دارد؛ جایی که قوانین رایج اجتماعی معنای خاصی ندارند.

تکیه بر تیم، اما نه از سر احساس

یکی از جذاب‌ترین پیچش‌های شخصیت ونزدی در این فصل، تحول از انزواطلبی شدید به مشارکت جمعی‌ست؛ اما این همچنان با طنز تلخ و بی‌رحم شخصیت او سازگار است و نه یک احساسات‌گرایی صمیمی. او دیگر تنها نیست؛ در کنار دوستان Outcast و خانواده، در قالب یک تیم قدم برمی‌دارد—اما بدون آنکه از شخصیت بی‌رحم و کنایه‌آمیزش چشم‌پوشی کند.

هوشمندی با طنزی سرد

ونزدی با هوش انتقادی، جمله‌پردازی تند و عجیب، و گاهی انزجار بی‌پرده، یک قهرمان متفاوت است. او نقاط اوج طنز گوتیک را به همراه دارد.

فیلمنامه و روایت، ترکیب موفق ژانرها

نکته‌ی جالب در مورد Wednesday، ترکیب چند ژانر مختلف است: کمدی سیاه، جنایی، فانتزی و نوجوانانه. این تلفیق می‌توانست خطرناک باشد و روایت را سردرگم کند، اما به شکل هوشمندانه‌ای اجرا شده است.

  • در بخش معمایی و جنایی، بیننده با قاتل ناشناخته، افسانه‌ای محلی و هیولاهایی روبرو می‌شود که تا قسمت آخر هویت‌شان مشخص نیست.
  • در بخش درام نوجوانانه، دوستی‌ها، رقابت‌ها، بحران‌های هویتی و روابط عاطفی بین دانش‌آموزان به نمایش گذاشته می‌شود.
  • در بخش طنز و کمدی سیاه، شخصیت ونزدی با نگاه تلخ و کنایه‌آمیزش به دنیای اطراف، بسیاری از کلیشه‌های رایج را به چالش می‌کشد.

البته در برخی قسمت‌ها، روایت کمی کند یا قابل‌پیش‌بینی می‌شود، اما در مجموع، داستان‌گویی با حفظ ریتم مناسب، کشش لازم برای دنبال کردن را حفظ می‌کند.

ونزدی

موسیقی و صداگذاری، تقویت حس تاریکی و رمزآلودگی

موسیقی متن سریال، با ترکیبی از قطعات کلاسیک، پیانوهای تاریک و افکت‌های صوتی مینیمال، جو سنگین و مرموز سریال را به‌خوبی تقویت می‌کند. استفاده از قطعه معروف Paint It Black با نوازندگی ویولنسل توسط ونزدی یکی از صحنه‌هایی است که هم از نظر بصری و هم صوتی در ذهن مخاطب باقی می‌ماند.

مفاهیم پنهان و پیام‌های سریال

در زیر لایه‌های گوتیک و فانتزی سریال، چند پیام اجتماعی و روانشناختی نهفته است:

  • پذیرش تفاوت‌ها: شخصیت‌هایی با ظاهر یا توانایی‌های غیرعادی، نمادی از افراد خاص در دنیای واقعی هستند. سریال آن‌ها را نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان بخشی از جامعه نشان می‌دهد.
  • بحران هویت نوجوانان: ونزدی، مانند بسیاری از نوجوانان، با بحران‌هایی در مورد اینکه “چه کسی است” و “کجا تعلق دارد” روبروست. این حس آشنایی با او، باعث هم‌ذات‌پنداری مخاطب می‌شود.
  • استقلال فکری زنان جوان: شخصیت ونزدی الگویی از دختری مستقل، باهوش، سرسخت و بدون وابستگی به تأیید دیگران است. الگویی متفاوت از کلیشه‌های معمول دخترانه در رسانه‌ها.

نقاط قوت فصل دوم

  • توسعه عمیق‌تر داستان و شخصیت‌ها: داستان پیچیده‌تر و کشف رازهای بیشتر.
  • بازیگری درخشان جنا اورتگا: اجرای دقیق و باورپذیر شخصیت ونزدی.
  • فضاسازی گوتیک و هنری: حفظ سبک بصری خاص و جذاب.
  • ترکیب موفق ژانرها: تعادل بین معمایی، فانتزی، طنز و درام.

نقاط ضعف فصل دوم

  • برخی قسمت‌ها کند پیش می‌روند: سرعت روایت گاهی کاهش می‌یابد و ممکن است برای برخی مخاطبان خسته‌کننده باشد.
  • کلیشه‌های نوجوانانه: بعضی روابط و درگیری‌ها هنوز کلیشه‌ای هستند.
  • تمرکز کمتر بر برخی شخصیت‌های فرعی قدیمی: شخصیت‌هایی که در فصل اول جذاب بودند، در این فصل کمتر دیده می‌شوند.

آیا Wednesday ارزش تماشا دارد؟

اگر به سریال‌هایی با فضای گوتیک، داستان معمایی، کاراکترهای خاص و دیالوگ‌های تند و تیز علاقه دارید، Wednesday می‌تواند تجربه‌ای متفاوت و لذت‌بخش برای شما باشد. ترکیب موفقی از طنز تاریک، فانتزی مدرن و دغدغه‌های نوجوانانه باعث شده این سریال نه‌تنها در میان نوجوانان بلکه حتی در میان بزرگسالان هم طرفداران زیادی پیدا کند.

سریال “Wednesday” نمایشی جذاب و متفاوت از یکی از نمادهای کلاسیک دنیای فانتزی است. با روایت قوی، بازی درخشان جنا اورتگا و کارگردانی هنرمندانه تیم برتون، این سریال توانسته به یکی از پدیده‌های محبوب چند سال اخیر تبدیل شود. درحالی‌که برخی عناصر آن کلیشه‌ای هستند، اما جسارت آن در ساخت دنیایی تاریک اما دوست‌داشتنی، قابل تحسین است.

در یک جمله: ونزدی آدامز نه‌تنها به Nevermore بلکه به قلب مخاطبان هم نفوذ کرده است.

اگر فصل اول را دوست داشتید، قطعاً فصل دوم شما را ناامید نخواهد کرد و حتی می‌تواند تجربه‌ای تکاملی و رضایت‌بخش برایتان رقم بزند. با این حال، اگر از کلیشه‌های معمول در داستان‌های نوجوانانه خسته شده‌اید، ممکن است بعضی بخش‌ها برایتان تکراری به نظر برسند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *